سردار شهید سید اکبر صادقی

سردار شهید سید اکبر صادقی ازنظر ایمان و اخلاق در بالاترین درجه قرار داشت.
او فردی باتقوا و شجاع بود و در دروان انقلاب همیشه خود را در خدمت امام و امت خود میدانست و باشروع جنگ تحمیلی عازم جبهه جنگ شد و با رشادت و دلیری فراوانی که داشت جان خود را نثار امام امت کرد.
در بخشی از خاطرات شهید است که اواخر سال1364 موقع شروع عملیات والفجر8 بود. من و سیّد کاظم صادقی تازه به خدمت سربازی اعزام شده بودم که به اصرار برادرم و علاقة خودم به سپاه آمدم. به تهران رفتم تا از آنجا برای تقسیم شدن به اهواز بروم، در تهران سری به بیمارستان شهدا که برادرم در عملیات والفجر8 از ناحیة سر و گردن شدیداً زخمی شده بود و بستری بود، زدم. با اصرار من و توافق بستگان آن شب قرار شد بعنوان همراه در کنار بستر برادرم باشم. برادرم که فرمانده گردان امام سجاد (علیهالسلام) و یا زهرا (سلاماللهعلیها) از تیپ14 امام حسین (علیهالسلام) را در آن عملیات بعهده داشت.
باتوجه به اینکه ترکش نسبتاً بزرگی به سرش اصابت کرده بود، دارای چنان روحیهای بود که مرا تحت تاثیر قرارداد و انسان را بوجد میآورد.
در بخشی از وصیتنامه شهید امده است؛
اهل خانه و برادران و همسر و خواهران و اقوام راضى نيستم حتى كلمهاى برضد اسلام و انقلاب و حتى از دهان دورترين اقوام در عزايم گفته شود! با مشت برغلاف دهانش بكوبيد و دهانش راقفل كنيد. آنها كورند و نمىدانند اسلام و انقلاب و وفادارى به امام حسين(علیهالسلام) يعنى چه آنها نمىدانند لذت خون دادن براى معشوق يعنى چه!