شهید حاجی زمانی

شهید حاجی زمانی، پس ازگذراندن دوران آموزشی به خـوانسار بازگشت و بطور داوطلبانه به جبهه اعزام شد و حدود چهار ماه و نیم در جبهه حضور داشت. سپس باتحویل خط مقدم به ارتش در منطقه شلمچه مستقر شدند و حدود45 روز مأموریت خود را درآنجا گذراند و سرانجام درآخرین لحظات حضور در جبهه، دور از منتظران وی که حدود دو سال انتظار میکشیدند عاشقانه در تاریخ23/10/1365 دعوت حق را با اهدای جان و نثار خون خود پس از ادای نماز صبح لبیک گفت و به دیدار حق شتافت و پیکرپاکش در گلستان شهدای سنگ سفید خوانسار بخاک سپرده شد.
گلبرگ خاطره:
در اوّلین روزهای گرم تابستان سال1365 که قرار بود ما به جبهه اعزام شویم لحظه شماری میکردیم، چون اولین بار بود که میخواستیم به منطقه اعزام شویم. بالاخره روز موعود فرارسید. روزی که قرار بود من و پسرداییام از روستایمان به شهر برویم و از آنجا همراه دیگر بسیجیان به جبهه اعزام شویم. بعد از اینکه مادرش ما را از زیر قرآن رد کرد و پشت سرمان آب پاشید و گفت: «شما را به خدا میسپارم». دعا میکرد، اما دلش آرام نمیگرفت و دل نگران و پریشان حال بود، به طوریکه تا نصف راه با ما پیاده آمد و چندین بار هم به من سفارش میکرد و میگفت: «زن دایی مواظب حاجی باش». من زن داییام را دلداری میدادم و میگفتم: «زن داییجان، دل نگران و ناراحت نباش، فقط دعا کن و به خدا توسل داشته باش».
گلواژه ای از وصیت شهید:
«برادران گرامى و پدران ارجمندم و مادران عزيز و خواهران مهربان، منِ حقير همه شما را دوست دارم چون خدا را دوست دارید و بدانید که با دیده کامل و شناخت درست از دیده قلب راهم را شناختم و به دنیا پشت پا میزنم و راهی را که حسین (علیهالسلام) رفته است انتخاب نمودم و ادامه خواهم داد و به هیچ کسی پناه نخواهم برد به غیراز خداوند یکتا. ای برادر بدانید که این اسلام است با تمامی کفر روبروست و آنقدر با کفر مبارزه میکند تا اینکه تمام نقاط جهان را به زیر قانون خود برد».